مسافر


غمکده ی میلاد

در حریم دید تو ، دیده اگر نمی شدم / شاه و رگم جدا ز هم ، شد ز لیاقت خودم / تیغ غمت بریده سر اگر ، بدان / من از نگاه گرم تو ، لحظه به لحظه وا شدم .

                                

 

ميگن ما تو دنيا مسافريم خدايا مگه من چكار كردم كه بايد زوري تو زندان مسافر باشم؟

          آدم ميره مسافرت تا بار رو دوشش كم تر شه پس چرا هي بايد بمونم تا بار گناهم هي زيادتر شه؟

من ميخوام از مسافرت برگردم خستم از اين شهر چكار كنم كه بشه برگردم با كدوم وسيله بايد برگردم؟

من مسافرم بله مقصدم با بقيه فرق داره مسافر شهر غم و غصه شدم خدايا كي ميشه از اين شهر برم؟

 



نظرات شما عزیزان:

محدثه
ساعت10:38---27 تير 1391
سلام میلاد جان ببخشید با چه ادرسی لینکت کنم؟

hidden lover
ساعت8:03---25 تير 1391
سلام من وب قشنگی داری امیدوارم موفق بشی به ما هم سر بزن در خدمتم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 23 تير 1391برچسب:,ساعت 21:28 توسط میلاد رشیدیان | |


Power By: LoxBlog.Com